هزاره سوم میلادی عصر اطلاعات و جهانی شدن است و از طرف دیگر، در این دوره، شهرها در خط مقدم توسعه ملی عمل میکنند که روند روبهرشد شهرنشینی نمایانگر آن است. تبارشناسی شهرها حکایت از آن دارد که شکلگیری تمدن بشری همواره مترادف با مدنیت و شهرنشینی است و در واقع، مراکز شهری نقشی بنیادی در شکلگیری و گسترش تمدن بشری دارند.
دیپلماسی شهری با قرار دادن شهرها به مثابه عرصه عملی تعاملات ملی و جهانی میتواند ابزاری برای تأمین بیشترین منافع طراحان و بازیگران دولتی و غیردولتی در چهارچوب فضای جریانها به شمار رود. بدیهی است هر دولتی که بتواند از این مقوله برای سیاستگذاری کلان راهبردی خود بهره گیرد، در فضای روابط بینالمللی مؤثر خواهد بود زیرا تعامل سازنده با سازمانهای جهانی، مانند سازمانهای بینالمللی غیردولتی، میتواند تصویر مناسبتری از دولت ارائه کند و این مسئله فضای تحرک بیشتری برای واحد ملی در سطح نظام بینالمللی فراهم آورد.
مشهد نیز با توجه به اینکه یک کلانشهر ویژه است، طبیعی است که ظرفیتها و فرصتهایی درون خود دارد که دیپلماسی شهری میتواند با استفاده از آنها به اقتصاد و معیشت شهر کمک کند و در نهایت، سبب کاهش مشکلات اجتماعی شود که بر امنیت شهر نیز اثرگذار است. قطعا اگر عناصر تشکیلدهنده هر شهری در هرکجای زمین با اجزای درون خود و همزمان، با واحدهای بیرون از آن تعاملی مناسب داشته باشد، سبب رشد و توسعه و افزایش رفاه ساکنان آن خواهد شد و البته تاریخ نیز شاهد و گواه خوبی در این مورد است.
مشهد مقدس به اعتبار وجود امامرضا(ع) توسعه یافته است و دارای ظرفیتهای بینظیری برای توسعه هرچهبیشتر و بهتر است. دیپلماسی شهری با توجه به محوریت تقدس این شهر به مثابه یک کلانشهر مذهبی میتواند زیارت و گردشگری در این شهر را پیشران توسعه سازد. بدیهی است غفلت از وجه غالب مشهد، یعنی حرم مطهر رضوی و حریم آن، هر طرحی را بینتیجه خواهد گذاشت زیرا چنانچه بارگاه منور امامرضا(ع) در این شهر نبود، مشهد شاید تنها یک شهر عبوری بود، چهبسا کمتر از برخی شهرهای پیرامون خود. پر واضح است که اکثر قریببهاتفاق واردشوندگان و ساکنان این شهر به لطف وجود مبارک امامرضا(ع) این شهر را انتخاب کردهاند. بنابراین شرایط موجود فرصتی بزرگ برای توسعه دیپلماسی شهری نیز هست و البته به یمن تاریخ درخشان گذشته و سابقه تمدنی خراسان، دیگر جاذبههای تاریخی و طبیعی مشهد نیز میتواند در این حوزه فرصتی مضاعف قلمداد شود اما باید جاذبههای گردشگری و تفریحی هم برای اقامت طولانیمدتتر زائران و گردشگران در این شهر مهیا کرد.
البته در حوزه دیپلماسی شهری با چالشهایی مواجه هستیم که مهمترین آنها نبود برنامهریزی مناسب و لازم در این حوزه است. نبود برنامهریزی مناسب برای گسترش مشهد سبب شد این شهر از نظر افقی رشد زیادی پیدا کند و این رشد به یک معضل به نام «حاشیهنشینی» تبدیل شود. چنانچه در حوزه دیپلماسی شهری نیز برنامهریزی صحیح نداشته باشیم، نهتنها نمیتوانیم از ثمرات آن استفاده کنیم، که بر مشکلات کنونی شهر نیز به طرز پیچیدهای خواهیم افزود.
سخن آخر اینکه در وهله اول، باید مشهد را بهخوبی به جهانیان معرفی کنیم و یکی از بهترین روشها توجه به دیپلماسی شهری است، روشی که به توسعه گردشگری و سرمایهگذاری در مشهد، نتایج مطلوب و در نهایت رشد اقتصادی و معیشتی مردم منجر خواهد شد.
بدیهی است در این مورد، باید از تجارب سازمانهای بینالمللی در حوزه شهری و تجربه کلانشهرهای مختلف جهان بهره گرفت. در واقع، مشهد حتما باید با شهرهای مختلف جهان از قارههای مختلف ارتباط بگیرد و امروز جای سازمانهای مختلف بینالمللی در مشهد و همچنین همایشهای مختلف علمی و تخصصی در حوزه شهری در این شهر واقعا خالی است.
با توجه به پتانسیلهایی که مشهد دارد، میتواند مرکز بسیاری از سازمانها در منطقه باشد و صد البته که تمام این موارد منوط به مشارکت همگانی و فراهم کردن فضا و شرایط برای این مشارکت است که همگان خود را سهیم و مؤثر در سرنوشت شهر بدانند و این، خود، مستلزم سعه صدر و مدارای بیشتر است که یقینا به سیره رضوی نیز نزدیکتر است.
*فرماندار مشهدمقدس